English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
house organ U مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
public employees U کارمندان بخش عمومی کارمندان دولت
quarterly journal of economics U مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
personnel U کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
institutionalize U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizing U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
reviewal U مجله
reviews U مجله
gazette U مجله
magazines U مجله
reviewing U مجله
magazine U مجله
review U مجله
reviewed U مجله
magazinist U مجله نویس
periodical U مجله نشریه
magazin U مجله نویس
gazetteer U مجله نویس
electronic magazine U مجله الکترونیکی
staffs U کارمندان
staffed U کارمندان
staff U کارمندان
personnel U کارمندان
masthead U بخش شناسنامه مجله
mastheads U بخش شناسنامه مجله
gazette U مجله رسمی روزنامه
trade magazine U مجله تخصصی تجارت
trade journal U روزنامه یا مجله بازرگانی
new employees U کارمندان تازه
civilian employees U کارمندان غیرنظامی
operating staff U کارمندان عملیاتی
reduced employees U کارمندان کم شده
staffed U کارمندان کارکنان
supervisory staff U کارمندان مباشر
staff U کارمندان کارکنان
staffs U کارمندان کارکنان
sit down U اعتصاب کارمندان
sit-down U اعتصاب کارمندان
back copy U نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
This is a monthly magazine ( periodical ) . U این مجله ماهانه است
magazin U نویسنده مقاله برای مجله
back issue U نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
aircrews U کارمندان و خلبانان هواپیما
aircrew U کارمندان و خلبانان هواپیما
technical staff U کارمندان یا اعضای فنی
reduced employees U کارمندان منفصل گردیده
white collar worker U کارمندان یقه سفید
subscription U وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
subscriptions U وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
class n allotment U کسورات بیمه کارمندان غیرنظامی
commissaries U فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
Full ( part) time employees . U کارمندان تمام (پاره ) وقت
commissary U فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
secretariate U منشی گری کارمندان دبیرخانه
lithography U کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
to reduce an establishment U کارمندان یا هزینه بنگاهی راکم کردن
Stress reduces an employee's working capacity' U استرس توانایی کاری کارمندان را کاهش می دهد.
time clock U ساعتی که زمان ورودوخروج کارمندان را ثبت میکند
advertorial U تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
BIX U سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
accrued benefit U پولی که شرکت به یکی از کارمندان بدهکار است بخصوص بابت بازنشستگی
enterprise U موسسه
establishment U موسسه
establishments U موسسه
inst U موسسه
corporations U موسسه
enterprises U موسسه
stablishment U موسسه
corporation U موسسه
institution U موسسه
institutes U موسسه
instituted U موسسه
instituting U موسسه
institute U موسسه
business U موسسه بازرگانی
businesses U موسسه بازرگانی
enterprises U موسسه اقتصادی
pawnshop U موسسه رهنی
foundation U موسسه خیریه
enterprise U موسسه اقتصادی
entity U موسسه مستقل
installation U موسسه نظامی
installations U موسسه نظامی
translation agency U موسسه ترجمه
charitable institution U موسسه خیریه
entities U موسسه مستقل
installation property U مایملک موسسه
foundress U موسسه بانیه
closed shops U موسسه کارشناسی
finance house U موسسه مالی
economic unit U موسسه دولتی و ...
discount house U موسسه تنزیل
credit institution U موسسه اعتباری
correctional institution U موسسه تادیبی
bindery U موسسه صحافی
civilian enterprise U موسسه غیرنظامی
charity U موسسه خیریه
charities U موسسه خیریه
closed shop U موسسه کارشناسی
shipping agent U موسسه حمل کالا
social service U موسسه تعاون اجتماعی
social welfare U موسسه رفاه اجتماعی
sovkhoz U موسسه کشاورزی وروستایی
enterprises U موسسه یا بنگاه اقتصادی
wiring U موسسه سیم سازی
carrier U موسسه حمل و نقل
firm U کارخانه موسسه بازرگانی
firmer U کارخانه موسسه بازرگانی
firms U کارخانه موسسه بازرگانی
firmest U کارخانه موسسه بازرگانی
financial intermediary U موسسه مالی واسطه
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
institute of purchasing and supply U موسسه خرید و عرضه
establishments U موسسه دسته کارکنان
carriers U موسسه حمل و نقل
jobholder U عضو ثابت موسسه
joint enterprise U موسسه اقتصادی مشترک
establishment U موسسه دسته کارکنان
consolidation U ادغام دو یاچند موسسه
nonprofit firm U موسسه غیر انتفاعی
enterprise U موسسه یا بنگاه اقتصادی
charles babbage institute U موسسه چارلز بابیج
consolidation U ادغام دو یا چند موسسه
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی
firmer U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
clearinghouse U موسسه تهاتری لندن انبار
firm U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
american national standards institute U موسسه ملی استانداردهای امریکا
actual carrier U موسسه حمل و نقل واقعی
social audit U ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
firmest U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firms U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
principal U رئیس موسسه اثاثه ارثی
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
contracting carrier U موسسه حمل و نقل موردقرارداد
principals U رئیس موسسه اثاثه ارثی
corporations U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
business combination U ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
haute couturer U موسسه طراحی لباس ومد بانوان
corporation U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
interoffice U مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
outsider U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
outsiders U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
net net worth U ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
institute for U professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
entrepreneurs U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
entrepreneur U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
discount house U موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
admin U تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
confirming house U موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
ieee U Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
colony U موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
combination U توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
iee /s 00 U مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
place utility U استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
winery U کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
subactivity U یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
service bureau U دفتر خدماتی موسسه خدماتی
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com